جدول جو
جدول جو

معنی آشکار هاکردن - جستجوی لغت در جدول جو

آشکار هاکردن
آشکار کردن
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از آشکار کردن
تصویر آشکار کردن
آشکار ساختن، نمایان ساختن، ظاهر کردن، فاش کردن
فرهنگ فارسی عمید
ظاهر کردن هویدا کردن، فاش کردن افشا مقابل پوشیدن نهان کردن نهفتن، نمودن نشان دادن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آشکاره کردن
تصویر آشکاره کردن
هویدا کردن ظاهر ساختن، فاش کردن افشا کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آشکار کردن
تصویر آشکار کردن
يكشف
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از آشکار کردن
تصویر آشکار کردن
Evince, Manifest, Predicate, Reveal, Unveil
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از آشکار کردن
تصویر آشکار کردن
manifester, prédire, révéler, dévoiler
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از آشکار کردن
تصویر آشکار کردن
प्रकट करना , भविष्यवाणी करना , उजागर करना
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از آشکار کردن
تصویر آشکار کردن
ظاہر کرنا , قیاس کرنا , آشکار کرنا
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از آشکار کردن
تصویر آشکار کردن
প্রকাশ করা , ভবিষ্যদ্বাণী করা , উন্মোচন করা
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از آشکار کردن
تصویر آشکار کردن
kuonyesha, kuashiria, kufichua, kufunua
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از آشکار کردن
تصویر آشکار کردن
göstermek, açıkça göstermek, iddia etmek, açığa çıkarmak
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از آشکار کردن
تصویر آشکار کردن
나타내다 , 명백히 하다 , 예측하다 , 드러내다 , 밝히다
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از آشکار کردن
تصویر آشکار کردن
表す , 明らかにする , 断言する
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از آشکار کردن
تصویر آشکار کردن
להביע , להראות , לחזות , לחשוף
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از آشکار کردن
تصویر آشکار کردن
zeigen, manifestieren, prädizieren, offenbaren, enthüllen
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از آشکار کردن
تصویر آشکار کردن
виявляти , передбачати , розкривати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از آشکار کردن
تصویر آشکار کردن
แสดงออก , แสดงให้เห็น , ทำนาย , เปิดเผย , เผย
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از آشکار کردن
تصویر آشکار کردن
tonen, manifesteren, voorspellen, onthullen
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از آشکار کردن
تصویر آشکار کردن
проявлять , предсказывать , раскрывать
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از آشکار کردن
تصویر آشکار کردن
demostrar, manifestar, predicar, revelar, develar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از آشکار کردن
تصویر آشکار کردن
mostrare, manifestare, predire, rivelare, svelare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از آشکار کردن
تصویر آشکار کردن
evidenciar, manifestar, predizer, revelar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از آشکار کردن
تصویر آشکار کردن
表明 , 表现 , 断言 , 揭示
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از آشکار کردن
تصویر آشکار کردن
przejawiać, manifestować, przepowiadać, ujawniać
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از آشکار کردن
تصویر آشکار کردن
menunjukkan, memanifestasikan, meramalkan, mengungkapkan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی